به قـــولِ حسین پناهی
این آینده ,کدام بود که بهترین روزهای عمر را حرامِ دیدارش کردم؟

والپیپر بروس لی

یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت

خانه ات آباد کین ویــــــــــرانه بوی گل گرفت

از پریشان گویی ام دیــــــدی پریشان خاطرم

زلف خودرا شانه کردی شانه بوی گل گرفت

پرتو رنـــگ رخت با آن گل افشانی که داشت

در زیارتگــــــــاه دل پــــــروانه بوی گل گرفت

لعل گـــــل رنگ تو را تا ساغر و می بوسه زد

ساقی اندیشه ام پیمــــــــــانه بوی گل گرفت
عشق باریدوجنون گل کرد وافسون خیمه کرد

تا به صحرای جنون افســـــانه بوی گل گرفت

از شمیم شعــــــــــر شور انگیز آتش عاشقان

ساقی و ساغر می و میخــانه بوی گل گرفت