شکوفه های گیلاس

شکوفه های گیلاس

مرد تنهای شب
شکوفه های گیلاس

شکوفه های گیلاس

مرد تنهای شب

کار من نیست

کار من نیست که بنشینم املات کنم
شان تو نیست که در دفترم انشات کنم

عین توحید همین است که قبل از توبه
باید اول برسم با تو مناجات کنم

سالی یکبار من عاشق نشوم می میرم
سالی یکبار اجازه بده لیلات کنم

همه جا رفتمو دیدم که تو هستی همه جا
تو کجا نیستی ای ماه که پیدات کنم

پدر خاکی و ما بچه ی خاکی تو ایم
حق بده پس همه را خاک کف پات کنم

از تو ای پیر طریقت که سر راه منی
آنقدر معجزه دیدم که مسیحات کنم

از خدا خواسته ام هرچه که دارم بدهم
جای آن چشم بگیرم که تماشات کنم

تو همانی که خدا گفت : تو رب الارضی
سجده بر اشهد ان لایی الات کنم

مثل ما ماه پیمبر به خودت ماه بگو
اشهد ان علی ولی الله بگو

آینه هستمو آماده ی ایوان شدنم
آتشی هستم و لبریز گلستان شدنم

چند وقتی است به ایوان نجف سر نزدم
بی سبب نیست به جان تو پریشان شدنم

سفره ی نان جویی پهن کن ای شاه نجف
بیشتر از همه آماده ی مهمان شدنم

آنکه از کفر در آورد مرا مهر تو بود
همه اش زیر سر توست مسلمان شدنم

از چه امروز نیفتم به قدومت وقتی
ختم شد سجده ی دیروز به انسان شدنم

علی اللهی ما را به بزرگیت ببخش
پیش تو مستحق این همه حیران شدنم

ده ذی الحجه ی من هجده ذالحجه ی توست
هشت روز است که آماده قربان شدنم


با آل علی علیه السلام هر که در افتاد ور افتاد.
امضاء مرد تنهای شب

ادامه نوشته

ژیباترین شعر مولا

جان به هرحال قرار است که قربان بشود
پس چه خوب است که قربانی جانان بشود

شان تو بود اگر این همه بالا رفتی
حق تو بود که بالاتر از اینجا رفتی

عکس پروفایل شعر علی ای همای رحمت

عکس پروفایل شعر علی ای همای رحمت

یا علی حب شما شیره ی ایمان من است
سیره و سنت تو معنی قرآن من است
من گدایی ز گدایان تو هستم آقا
خاک نعلین شما سرمه ی چشمان من است

*****

گهی رحمان و گه جبار میشد
گهی غفار و گه قهار میشد
عبایش را که می پوشید حیدر
خودش یک کعبه ی سیار میشد

اصغر عظیمی مهر

*****

در عرش و سماء نام علی (ع) تک شده است
در حلقه ی عاشقان چکامک شده است
دیده شب معراج دو چشمان نبی
بر بال فرشتگان علی (ع) حک شده است

*****

عکس نوشته شعر در مورد حضرت علی

عکس نوشته شعر در مورد حضرت علی

از عمق دل خویش جلی می گوییم
با نغمه ی بین المللی می گوییم
یک روز می آید که به گرد کعبه
کوری عدو علی علی می گوییم

توحید شالچیان ناظر

علی عزیز و علی عزت و علی افضل
علی لطیف و علی انور و علی انوار

ادامه نوشته

شعر

گفت آن سالار اقلیم شهود
بر روانش باد صد عالم درود
گرد دلهای بنی آدم اگر
حزب شیطان را نبودی کر و فر
دیده شان دیدی ملایک را عیان
سیر کردندی زمین و آسمان

ادامه نوشته

حکایت من

حکـــــــــــــــــــــایت من…

حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اماقایقـــــــــــــــــــــی نداشت…

دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت…

حکایت کسی بود که زجر کشید اماضجـــــــــــــــــــــه نزد…

زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد…

گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت…

حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه…

پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود

برای من نه

 برای من

براى من تأسف نخورید، چون لیاقت زندگى کردن را دارم و راضى ام.

ناراحت آدم هایى باشید که به خودشان مى پیچند و از همه چیز شاکى اند.

آنها که روش زندگى شان را مثل مبلمان خانه دائم عوض مى کنند،

همینطور دوستان و رفتارشان را، پریشانى شان دائمى است

و به همه کس سرایتش مى دهند، از آنها دورى کنید.

یکى از کلمات کلیدى آنها، عشق است.

از آنان که ادعا دارند هر آنچه مى کنند دستور خداست هم بپرهیزید،

چرا که نتوانسته اند آنطور که مى خواستند زندگى کنند،

براى من تأسف نخورید، چون تنهایم...

سوختن در آب، غرق شدن در آتش / چارلز بوکفسکی

ادامه نوشته